آنان در کشور چین دست به هر کاری میزدند که بعد از فروپاشی نینجاها در چین و فرار آنها به ژاپن در کوههای سوزاکا اقامت گزیده و به تعلیم و تجدید قوا پرداختند
در دوران امپراطوری ژاپن که نظام فئودالی حکومت می کرد ، سامورایی ها که وظیفه جمع آوری مالیات را بر عهده داشتند ،کسانی را که حاضر به پرداخت مالیات نبودند یا توان مالی نداشتند می کشتند و یا شکنجه می دادند .
مردم یکی از روستا هایی ( روستای ایگا کوگا ) که بار ها مورد شکنجه و قتل قرار گرفته بود تصمیم می گیرند به جنگ با سامورایی ها بپردازند .
روش جنگی
ماهیت مرموز نینجاها، در قرن اخیر توجه مردم ژاپن و سپس کل دنیا را جلب کرد و آن را به بخشی از فولکلور و افسانههای ژاپن تبدیل کرد. نتیجه این افسانهسازی، مشکلتر شدن جدا کردن افسانه از واقعیت بود تا حدی که قابلیتهای فراطبیعی مثل نامرئی شدن و راه رفتن روی آب، به نینجاها نسبت داده شد و این شخصیت، به شکل فیلم و داستان به فرهنگ عامه تمامی جهان، راه یافت. از واژه نینجوتسو برای توصیف فعالیتهای مختلف نینجاها استفاده میشود.
نینجاها با رنگ لباس تیره خود و پوشیدن نقاب همواره نمادی از ترس و دلهره برای ساموراییها مطرح بودهاند. برعکس ساموراییها که از سلاح کاتانا به عنوان سلاح اصلی خود استفاده میکردند، نینجاها هر ابزاری را که میتوانستند برای رسیدن به هدف خود به کار گیرند به عنوان سلاح در نظر میگرفتند. این تنوع در بکار گیری سلاح از آنان مبارزانی مخوف و راز آلود ساخته بود. شاید معروف ترین سلاح یک نینجا شورایکن یا ستاره نینجا باشد که تقریبا نماد این افراد یا این هنر نیز شدهاست. ستاره نینجا یا شورایکن سلاحی بود که از فاصله به طرف دشمن پرتاب میشد و با زخمی کردن یا کشتن حریف و دشمن او را از مقابله با نینجاها باز میداشت. توانایی این افراد در جاسوسی در گرو تغییر چهره و استتار آنها بود که ایشان از کودکی آنرا فرا میگرفتند و اساتید این هنر بودند.
تاریخچه
تاریخ پیدایش نینجاها چندان مشخص نیست اما بسیاری از منابع به حوالی قرن ۱۴ اشاره میکنند. و لغت «شینوبی» نیز تا قرن ۱۵ دیده نشدهاست.
در افسانههای ژاپنی آمده که نینجاها از نسل هیولایی هستند که نیمی انسان و نیمی کلاغ بود. بر اساس بیشتر منابع تاریخی نینجاها به تدریج خود را به عنوان نیروی مخالف همتایان طبقه بالاتر خود یعنی ساموراییها در دوران حکومت فئودالها بر ژاپن مطرح کردند و تکامل این هنر رزمی بین قرن ششم تا نهم میلادی در ژاپن اتفاق افتاد. پس از سقوط امپراطوری تانگ در چین در سال ۹۰۷ میلادی، تعدادی از فرماندهان نظامی چینی به ژاپن آمدند و تاکتیکها و نظریات جدید جنگی را با خود به این جزیره آوردند. در دهه ۱۰۲۰ میلادی هم راهبان بودایی چینی وارد ژاپن شدند و دانش پزشکی و نظریات جنگی خود را هم که بسیاری از آنها از هند ریشه گرفته و در تبت و نقاط مختلف چین تکامل یافته بود به ژاپن آوردند و روشهای خود را به راهبان جنگجوی ژاپنی و اولین طایفههای نینجا آموختند. دایسوکه توگاکوره سامورایی خلعشده، و کاین دوشی راهب جنگجوی چینی، نخستین نینجاهایی بودند که برای اولین بار قواعدی را برای این هنر رزمی تدوین کرده و جانشینان دایسوکه نیز نخستین نینجا ریو یا مدرسه نینجوتسو را با نام توگاکوره ریو تاسیس کردند. نینجوتسو به این ترتیب رقیبی برای مکتب بوشیدو ساموراییها شد. ساموراییها وفاداری و شرافت را بر هر چیز مقدم میداشتند و بوشیدو سیستم رزمی آنها بسیار اصیل و منسجم بود اما روشهای جنگی آنها همیشه کارآمد نبود. برتری نینجاها درست در همین مسئله بود. نینجاها انجام ماموریت به هر شکل ممکن را بر هر چیز مقدم میداشتند. حمله ناگهانی، مسموم کردن، فریب و جاسوسی از نظر ساموراییها ناجوانمردانه بود اما از روشهای اصلی رزمی نینجاها محسوب میشد.
در حال حاضر هنر رزمی نین جوتسو در جهان زیر نظر سوکه ماساکی هاتسومی دنبال میشود. جناب هاتسومی این هنر دیرین را دوباره زنده کرده و به عنوان استاد بزرگ نه مدرسه و مکتب (ریو) نین جوتسو ژاپن مورد پذیرش قرار گرفتهاند. این نه مدرسه که با اسامی: توگاکوره ریو، کوتو ریو، گیوکو ریو کوشی جوتسو، کوکی شیندن ریو، تاکاگی یوشین ریو، کومو گاکوره ریو، گیو کوشین ریو، شیندن فودو ریو، گیکان ریو شناخته میشوند همه تحت نظر و مدیریت هاتسومی به آموزش اصول نین جوتسو در قالب ۱۸ هنر رزمی نین جوتسو میپردازند. این رشته از هنرهای رزمی در بسیاری از کشورها از جمله ایران به عنوان یک رشته ورزشی شناخته شدهاست و طرفداران بسیاری دارد.
کفش نینجا ها
شاید تا به حال از شکل کفش های نینجا ها تعجب کرده باشید و پیش خود فکر کرده اید چرا کفش نینجا ها بین انگشت شصت پا و دیگر انگشتان فاصله می گذارد.
شکل خاص کفش های آنان دلایل خاص خود را دارد :
۲-آن ها شمشیر خود را لای انگشتان خود میگذاشتند و خونی که روی آن بود را تمیز می کردند
۳-آن ها در لای انگشتان خود اسلحه نگه می داشتند و با ضربه پا به حریف صدمه می زدند
۴-مهم ترین دلیل اینکه وقتی آنان روی پنجه پای خود راه می رفتند جای پای آنان مانند جای پای حیوانات میشد و کسی به آنها شک نمی کرد


اون قسمت که نیمی انسان نیمی کلاغ جالب بود ولی چطوری به این نتیجه رسیدن:|
سلام. همونطور که بقیه ی افسانه ها به اون نتایج رسیدن:)